.
----------
درباره ما
-------
آخرین مطالب
--------------
دیگر موارد
آمار وب سایت

--------------

------------------

----------------

------------------

-----------------



:: موضوعات مرتبط: بهترین تصاویر , ,
:: برچسب‌ها: گل محمّدی ,
:: بازدید از این مطلب : 898
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

--------------------------

علائم حتمی ظهور/ چرا درفش یمنى از درفش خراسانى هدایت بخش‌تر است؟

گروه فرهنگ جهان نیوز: خدایا! در فرج مولایم شتاب کن! و ظهورش را آسان ساز! راهش را گسترده نما! و مرا در صراط او قرار ده! فرمانش را نافذ گردان و پشتوانه‌اش را استوار نما.. خدایا! این گرفتارى پیچیده را از این امّت، به حضور آن گرامى برطرف ساز. به مهرت ای مهربانترین مهربانان. (۱)

علائم حتمی ظهور

امام صادق علیه السلام فرمود: پیش از قیام قائم، پنج علامت و نشانه مهمّ در پیش خواهد بود: جنبش مرد ترقى‌خواه یمنى، جنبش ارتجاعى سفیانى، نداى آسمانى، قتل نفس زکیّه و فرورفتن[لشکر سفیانی در] زمین.(۲)

یمانی؛ اولین علامت حتمی ظهور

«از نشانه‌هاى قطعى ظهور امام مهدى علیه السّلام جنبش اصلاح‌طلبانۀ شخصیّت «یمنى» است. نام و داستان شخصیّت «یمنى» در روایات بسیارى و در شمار نشانه‌هاى قطعى ظهور، آمده است.»(۳) 

«اصل وجود یمانى و جزء علامات حتمیّه ظهور امام زمان علیه السّلام بودن وى، مورد تردید نیست، زیرا روایات مربوط به وى لااقل به حدّ استفاضه مى‌رسد و ظاهرا اهل سنّت نیز آن را نقل کرده‌اند. در فتن سلیلى و فتن ابن حمّاد و . . . نامى از یمانى برده‌اند.»(۴)

«روایات متعددى[که] از اهل بیت علیهم السلام، دربارۀ انقلاب اسلامى و زمینه‌ساز ظهور
حضرت مهدى (ع) در یمن وارد شده است که حتمى بودن وقوع این انقلاب را تصریح مى‌کند و آن را درفش هدایت و زمینه‌ساز قیام حضرت مهدى و یارى‌کنندۀ آن حضرت توصیف مى‌کند. حتى برخى از روایات انقلاب اسلامى یمن را در زمان ظهور، هدایت بخش‌ترین درفش‌ها به طور مطلق به حساب مى‌آورد و در وجوب یارى رساندن به آن، همانگونه تأکید مى‌کند که در یارى درفش مشرق ایرانى، بلکه بیش از آن تأکید مى‌نماید. و وقت آن را همزمان با خروج سفیانى در ماه رجب یعنى چند ماه قبل از ظهور حضرت مهدى (ع) و پایتخت آن را صنعا معرفى مى‌کند. »(۵)

«ضمن روایتى طولانى در این مورد، از امام باقر علیه السّلام آورده‌اند که ایشان فرموده اند:
«خروج سفیانى» و شخصیّت «یمنى» و «سیّد خراسانى» در یک سال، یک ماه و یک روز خواهد بود و درست به سان دانه‌هاى تسبیح، یکى پس از دیگرى خواهد آمد… در آستانۀ ظهور امام مهدى علیه السّلام هیچ پرچمى هدایت‌یافته‌تر از پرچم شخصیّت «یمنى» نخواهد بود.

پرچم او، پرچم هدایت و درستى است. چرا که او مردم را به امام مهدى علیه السّلام دعوت مى‌کند، هنگامى که این شخصیّت اصلاحگر خروج مى‌کند ، فروختن سلاح را تحریم مى‌نماید.

هنگامى که او به پاخاست با او به پاخیزید. چرا که اگر پرچم هدایت و عدالتى را دیدید روى گردانى از آن براى مسلمان، شایسته و مشروع نیست. از این رو، هرکس از پیوستن به جنبش مرد «یمنى» سرباز زند، اهل آتش خواهد بود چرا که او به حق فرامى‌خواند و به راه مستقیم و بى‌انحراف دعوت مى‌کند.»(۶) ،(۷) 

«روایات مى‌گوید: یمنى در پى نبرد سفیانى با وى وارد عراق مى‌شود. نیروهاى یمنى و ایرانى جهت رویارویى با سفیانى وارد عمل مى‌شوند و از روایات چنین ظاهر مى‌شود که نقش نیروهاى یمن در نبرد سفیانى نقش پشتیبانى از نیروهاى ایرانى است، زیرا از لحن أخبار چنین فهمیده مى‌شود که طرف درگیر با سفیانى، مردم مشرق زمین یعنى یاران خراسانى و شعیب هستند. و گویا یمنى‌ها پس از یارى رساندن به آنان به یمن باز مى‌گردند.

امّا در منطقۀ خلیج، علاوه بر حجاز، یمنى‌ها نقش اساسى خواهند داشت، گرچه روایات، آن را خاطرنشان نساخته‌اند ولى به طور طبیعى با توجه به روند حوادث ظهور و جغرافیاى منطقه، بایستى فرمانروائى یمن و حجاز و کشورهاى حوزۀ خلیج در دست نیروهاى یمن، پیرو حضرت مهدى (ع) قرار گیرد.

چرا درفش یمنى از درفش خراسانى هدایت بخش‌تر است؟ 

در حالى‌که درفش خراسانى و درفش‌هاى اهل مشرق بطور کلى به درفش هدایت، توصیف شده و کشته‌شدگان آنها شهید محسوب مى‌شوند و خداوند دین خود را بوسیله آنان یارى مى‌نماید. با آنکه تعداد نسبتا زیادى از ایرانیان وزیران و مشاوران حضرت مهدى (ع) و یاران خاص او خواهند بود، که از جملۀ آنان فرماندۀ نیروهاى ایرانى، شعیب بن صالح است که امام مهدى (ع) وى را به سمت فرماندهى کل ارتش خود برمى‌گزیند و با آنکه نقش ایرانیان، در زمینه‌سازى قیام حضرت مهدى (ع) در تمام سطح‌ها، نقش وسیع و فعّالى است وآنگهى آنان با قیام و فداکاریهاى خود، که آغاز نهضت حضرت مهدى (ع)، بوسیلۀ قیام آنان خواهد بود، برترى خاصى دارند و ما آن را در نقش آنان در دوران ظهور بیان خواهیم کرد. بنابراین چرا انقلاب یمنى و درفش وى هدایت‌بخش‌تر از ایرانیان و درفش آنهاست؟

ممکن است دلیل آن، این باشد که سیستم ادارى که یمنى در رهبرى سیاسى و ادارۀ یمن به کار مى‌برد صحیح‌تر و از لحاظ سادگى و قاطعیت به روش ادارى اسلام نزدیک‌تر باشد. در حالی که دولت ایرانیان از پیچیدگى و دوباره‌کارى و شائبه‌هایى برکنار نیست، بنابراین تفاوت بین این دو تجربۀ فرمانروائى به طبیعت سادگى و قبیله‌اى جامعۀ یمن و طبیعت وراثت تمدن و ترکیب جامعۀ ایرانى برمى‌گردد و ممکن است انقلاب یمنى ازاین‌رو هدایت‌بخش‌تر به شمار آید که سیاست و
دستگاه اجرائى آن قاطع باشد و نیروهاى مخلص و مطیع در اختیار داشته باشد و پیوسته رسیدگى شدید نسبت به آنها کند.

البته این همان دستور العملى است که اسلام به اولیاء امور مى‌دهد که با کارمندان و کارگزاران خود عمل نمایند چنانکه در منشور امیر مؤمنان (ع) به مالک اشتر استاندار و نمایندۀ امام در مصر مى‌بینیم و همانطور که در صفات حضرت مهدى (ع) آمده است که «نسبت به کارگزاران و کارمندان خود سختگیر و نسبت به بینوایان مهربان مى‌باشد» در حالی که ایرانیان براساس چنین سیاستى عمل نمى‌کنند، مسئول مقصّر، یا خیانتکار نسبت به مصالح مسلمانان را در ملأ عام، جهت عبرت سایرین مجازات نمى‌کنند.

و احتمال دارد، درفش یمنى از این جهت هدایت‌کننده‌تر باشد که در ارائه طرح جهانى اسلام رعایت عناوین ثانوى فراوان و ارزیابى‌ها و مفاهیم کنونى (و مقررات بین المللى) را نمى‌کند. در حالی که انقلاب اسلامى ایران معتقد و ملزم به رعایت آنهاست.

امّا آنچه به عنوان دلیل اساسى، پسندیده است این است که انقلاب یمنى اگر هدایت‌گرى بیشترى دارد به این دلیل است که مستقیما از رهنمودهاى حضرت مهدى علیه السلام برخوردار مى‌گردد و جزء لاینفک قلمرو و طرح نهضت آن حضرت شمرده مى‌شود، همچنین یمنى به دیدار حضرتش نائل مى‌شود و کسب شناخت و رهنمود مى‌کند. مؤید این امر روایات مربوط به انقلاب یمنى‌هاست که رهبر انقلاب یمن یعنى شخص یمنى را مى‌ستاید و با این عبارات توصیف مى‌نماید: «به سوى حق هدایت مى‌کند» و «شما را به سوى صاحبتان مى‌خواند» و اینکه «براى هیچ مسلمانى سرپیچى از آن جایز نیست و کسى که چنین کند اهل آتش خواهد بود» . . . امّا انقلاب زمینه‌ساز ایرانیان در روایات آن بیش از ستایش رهبران آن، ستایش از عموم گردیده است، مانند یاوران درفش‌هاى سیاه و اهل مشرق و قومى از مشرق به جز، شعیب بن صالح که با توجه به روایات، نسبت به بقیۀ فرماندهان درفش‌هاى سیاه، امتیاز و برترى ویژه‌اى دارد و پس از آن سید خراسانى و سپس مردى از قم مورد ستایش قرار گرفته است.

أخبار مؤیّد این معناست که انقلاب یمنى به نهضت ظهور امام (ع) نزدیکتر است تا انقلاب زمینه‌ساز ایرانیان، حتى اگر فرض کنیم یمنى قبل از سفیانى قیام مى‌کند یا آنکه یمنى دیگرى زمینه‌ساز یمنى وعده داده شده مى‌باشد. در حالی که انقلاب ایرانیان بدست مردى از قم که سرآغاز نهضت و قیام حضرت مهدى (ع) مى‌باشد که «آغاز آن از مشرق است» و فاصلۀ بین شروع انقلاب آنها و بین خراسانى و شعیب بیست یا پنجاه سال و یا آنچه خدا اراده کند، به طول مى‌انجامد.(۸)

منابع:

۱-بخشی از دعای عهد
۲- کـمال الدین و تمام النعمه ، ج ۲، ص ۶۴۹ 
۳- امام مهدی (عج) از ولادت تا ظهور علامه قزوینی ص۵۵۷
۴- تا ظهور،ج۲ نجم الدین طبسی ص۳۸۲
۵-عصر ظهور ، علی الکورانی ص۱۵۷
۶- غیبت نعمانى، ص ٢۵۵، باب ١۴، ح ١٣
۷- امام مهدی (عج) از ولادت تا ظهور علامه قزوینی ص۵۵۷
۸-عصر ظهور،علی الکورانی صص۱۶۲-۱۵۸

------------------------------
http://www.jahannews.com/vdcjooextuqevoz.fsfu.html
-----------------------------


:: موضوعات مرتبط: نشانه ها و علائم ظهور , ,
:: بازدید از این مطلب : 828
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.
m94

-------------

-------------



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: بازدید از این مطلب : 739
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

خراسانی ها(ایرانی ها)

حدیث شماره : 1038 *
* عفان بصرى ، از امام صادق علیه السلام روایت کرده که گفت به من فرمود : آیا مىدانى چرا ( شهر قم ) ، قم ، نامیده شده است ؟ عرضکردم : خدا ورسول او و شما ، داناترید ، فرمود : قم نامیده شده ، زیرا اهل آن با حضرت قائم علیه السلام اجتماع کرده وهمراه آنحضرت قیام نموده و در کنار او استقامت بخرج داده ویاریش خواهند نمود .

* حدیث شماره : 1039 *
* حسن بن محمد بن حسن قمى ، صاحب کتاب تاریخ قم به اسانید خود از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود : شهر کوفه از مؤمنین تهى خواهد شد وعلم از آنجا هجرت کرده وبه جاى دیگر پناه مى برد مانند مار که به لانه خود مى خزد . سپس در شهرى بنام ، قم ، ظاهر شده که آن شهر معدن علم وفضل مى گردد ، تا آنجا که دیگر در زمین کسى که در دین خود ضعیف ونادان باقى بماند یافت نخواهد شد ، حتى نو عروسان ، آنزمان نزدیک قیام قائم ما خواهد بود .
خداوند قم واهل آنرا از کسانى قرار دهد که همراه حضرت حجت ( علیه السلام ) قیام مى نمایند . واگر اینگونه ( شهر قم مرکزیت علم وفضل در آن ) نباشد ، زمین ساکنان خود را در خود فرو خواهد برد ، ودیگر در زمین حجتى باقى نخواهد ماند . آنگاه علم از آنجا ( از قم ) به سائر شهرها در شرق وغرب عالم پخش شده وحجت بر مردم جهان تمام مى گردد ، تا آنجا که در زمین کسى نخواهد ماند که نداى علم ودین به گوش او نرسیده باشد ، سپس حضرت قائم ( علیه السلام ) ظاهر شده وموجب انتقام گرفتن وخشم خداوند بر مردم مى گردد ، زیرا خداوند از مردم انتقام نخواهد گرفت مگر پس از آنکه آنها حضرت حجت ( علیه السلام را ) انکار کنند .

* حدیث شماره : 1041 *
* على بن نعمان ، از ابو الاکراء علی بن میمون صائغ ، از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود : خداوند به شهر ، کوفه ، بر سائر شهرها وبه مؤمنین آن بر مؤمنین سائر شهرها ، احتجاج نموده ، وبه شهر قم بر سائر شهرها وبه اهل آن بر جمیع اهل مشرق ومغرب از جن وانس ، احتجاج مى نماید ، خداوند ، قم ، واهل آنرا مانند اشخاص ضعیف در دین ، ترک نکرده بلکه آنها را توفیق داده و تائید نموده است سپس فرمود : دین ومردم ، در قم ، خوار و ضعیف خواهند بود واگر این گونه نباشد ، مردم از همه جا به آن روى آورده آن شهر ( قم ) خراب شده واهل آن تباه گشته واز آن پس ، قم ، بر سائر شهرها حجت نخواهد بود ، ودر صورتى ( که قم به ویرانى کشیده شود ) دیگر آسمان وزمین ثبات نداشته واز هم خواهند پاشید ، ولحظه اى مهلت داده نخواهند شد . براستى بلاها از ، قم ، واهل آن دفع شده ، وزمانى خواهد آمد که شهر ، قم ، واهل آن حجت بر جهانیان خواهد بود ، واین امر در زمان غیبت قائم ما تا زمان ظهورش خواهد بود . واگر چنین نباشد . زمین اهل خود را در کام خود فرو خواهد برد وهیچ ظالم وستمگرى نمى تواند قصد ناروایى نسبت به ، قم داشته باشد ، چه اینکه خداوند که بر کنندهء ریشهء ستمگران است ، او را ریشه کن خواهد ساخت . وبه گونه اى با بلا ومصیبت یا بوسیله دشمنى او را از سوء قصد به ، قم ، منصرف خواهد نمود ، وخداوند یاد قم واهل آنرا از صفحهء ذهن وحافظهء ستمگران در زمان قدرت ودولتشان ، محو نموده ، همچنانکه یاد خود را از آنان سلب کرده است .

* حدیث شماره : 242 *
* ابو هریره از رسول الله صلى الله علیه وآله روایت مىکند که حضرت فرمود : اگر دین در ستارهء ثریا باشد مردانى از فارس بسوى آن رفته و به آن دست مىیابند .

* حدیث شماره : 251 *
* ابى قلابه ، از ثوبان نقل کرده و آنرا به پیامبر ( ص ) نسبت نداده است ، در آن آمده است : هر گاه دیدید پرچمهاى سیاه از سمت خراسان ظاهر شده نزد آنها رفته هر چند از روى یخ بگذرید . خلیفة الله ، حضرت مهدى ( علیه السلام ) میان آنان مىباشد .

* حدیث شماره : 623 *
* از علی علیه السلام : پرچمهاى سیاهى براى جنگ با سفیانى قیام کرده که در میان آنها جوانى از بنى هاشم بوده که در کتف چپ او خالى نمایان مى باشد وجلودار آن پرچمها مردى از ، بنى تمیم ، بوده که شعیب بن صالح نامیده شده وسپاه سفیانى را فرارى مى دهند

* حدیث شماره : 255
* مسلم بن یسار ، از سعید بن مسیب ، از رسول الله صلى الله علیه وآله روایت مىکند که حضرت فرمود : پرچمهاى سیاهى از بنى عباس ، از مشرق خروج خواهد کرد وتا زمانى که خدا بخواهد حکومت خواهند نمود ، سپس پرچمهاى کوچکى به رنگ سیاه نیز از مشرق ظاهر مىشوند که با مردى از فرزندان ابو سفیان و یاران او مىجنگند ، و به اطاعت حضرت مهدى علیه السلام در مى آیند .
* *

* حدیث شماره : 570 *
* ابراهیم بن عبید الله بن علاء ، از پدرش از امام صادق علیه السلام وآن حضرت از علی علیه السلام نقل کرده که فرمود : خداوند زمین را از ستمگران پاک نخواهد کرد تا آنکه خون حرامى ریخته شود ، سپس حضرت برنامه بنى امیه وبنى عباس را در حدیثى طولانى ذکر کرده ، سپس فرمود : زمانیکه شخصى از ما در خراسان قیام کرده وبر سرزمین ، کوفان وملتان غلبه نمود واز جزیرهء بنى کاوان گذشت ونیز شخصى دیگر از ما در جیلان قیام کرده و قبائل ، آبر و دیلمان به او بپیوندند ، و براى یارى فرزند من ( مهدى ) پرچمهاى ترک بطور پراکنده در گوشه وکنار جهان در میان کم وبیش مشکلات به اهتزاز در آمد وزمانى که بصره خراب شده و رئیس امارت و حکومت در مصر قیام کند ، سپس حضرت حکایتى طولانى را ذکر کرد ، و فرمود : زمانیکه هزاران نفر تجهیز شده و صفها کشیده شد وشخص بزرگتر ، شخص کوچکتر را بکشد آنگاه شخص دیگرى قیام کند و انقلاب نماید و کافر هلاک شود ، سپس قائم منتظر وامام نهان و ناشناخته که صاحب فضل و شرف بوده قیام مىنماید و او از فرزندان توست اى حسین ، در حالیکه هیچ فرزندى مانند او نخواهد بود ، در بین رکنین ( بین رکن ومقام در مکه ) با دو لباس کهنه قیام کرده و بر جن و انس غلبه مىنماید و [ انتقام از ] دو خون را در زمین ترک نخواهد کرد خوشا به حال کسى که زمان او را درک کرده و شاهد دوران آن حضرت باشد .

* حدیث شماره : 620 *
* از علی علیه السلام نقل است که فرمود : زمانیکه پرچمهاى سیاه که در بین آنها شعیب بن صالح مىباشد بر علیه سفیانى برافراشته گردد آن زمان است که مردم آرزوى حضرت مهدى علیه السلام را داشته و او را مىخوانند ، آنگاه حضرت از مکه با پرچم رسول الله صلى الله علیه و آله قیام کرده و دو رکعت نماز مىگذارد در حالیکه مردم از قیام آن حضرت بخاطر طول زمان و شدت بلایا و گرفتاریها ناامید گشته اند وپس از آنکه از نماز فارغ شد مىفرماید ، اى مردم بلا وگرفتاریها ، امت حضرت محمد صلى الله علیه و آله را بطور عموم و اهل بیت او را بطور خصوص فرا گرفته است .

* حدیث شماره : 621 *
* از علی علیه السلام که فرمود : زمانیکه سپاه سفیانى بطرف کوفه حرکت مى کند ، بدنبال اهل خراسان براى جنگ فرستاده ولى اهل خراسان براى یارى وطلب حضرت مهدى علیه السلام با پرچمهاى سیاه قیام کرده وبفرماندهى شعیب بن صالح با سپاه سفیانى در محل اصطخر ( مسجد سلیمان ) روبرو شده وجنگ بزرگى اتفاق مى افتد که خراسانیها پیروز شده وسپاه سفیانى فرار مى کند ، آنوقت استکه مردم آرزوى حضرت مهدى علیه السلام را کرده واو را طلب مى نمایند .

* حدیث شماره : 622 *
* از علی علیه السلام : سفیانى بر شام چیره شده ، آنگاه بین آنها جنگى در مى گیرد در محلى بنام ، قرقیسیا ، چنانکه پرندهاى آسمان ودرندگان زمین از گوشت مردارهاى آنها سیر مى گردند . سپس شکافى در پشت سپاه واقع شده پس گروهى از آنها وارد خراسان گشته وسپاه سفیانى بدنبال آنها وارد کوفه شده وشیعیان آل محمد ( صلى الله علیه وآله ) مى کشند . سپس اهل خراسان براى یارى وطلب حضرت مهدى علیه السلام قیام مى نماید .

* حدیث شماره : 720 *
* حذلم بن بشیر روایت کرده و مىگوید : به امام زین العابدین علیه السلام عرض کردم : که خروج حضرت مهدى علیه السلام را برایم تعریف نما ، حضرت فرمود : قبل از قیام آن حضرت شخصى خروج خواهد کرد بنام عوف السلمى در سرزمین جزیره ( حجاز ) و منزلش در ، بکریت ، بوده ودر مسجد دمشق کشته خواهد شد . بعد از آن شعیب بن صالح از سمرقند خروج کرده وبعد از آن سفیانى ملعون از وادى ، یابس ، از فرزندان عتبه بن ابى سفیان ، خروج خواهد کرد . هنگامیکه سفیانى خروج کند حضرت مهدى علیه السلام مخفى مىگردد .

249 - " یخرج ناس من المشرق ، فیوطئون للمهدی "
* حدیث شماره : 249 *
* عبد الله بن حارث بن جزء زبیدى ، از رسول الله صلى الله علیه وآله روایت کرده که فرمود : گروهى از مشرق خروج خواهند کرد که خود را براى حضرت مهدى علیه السلام آماده مىسازند .

* حدیث شماره : 250 *
* ابو نعیم ، از ثوبان ، از رسول الله صلى الله علیه وآله نقل کرده است که فرمود : پرچمهاى سیاهى از سمت مشرق پدیدار خواهند شد که دارندگان آنها دلهایى سخت تر و محکمتر از آهن دارند و هر کسى خبر آنها را بشنود باید بسوى آنها رفته وبا ایشان بیعت نماید هر چند از روى یخ بگذرد .

* حدیث شماره : 796 *
* معمر بن یحیى بن سام ، از ابو خالد کابلى ، از امام باقر علیه السلام روایت کرده که فرمود : گویا مى بینم گروهى از مشرق قیام کرده وحق را مطالبه مىنمایند وبه آنها نمىدهند . دو باره آنرا مطالبه کرده وبه آنها داده نمىشود وزمانى که مىبینند با آنان چنین رفتار مى شود شمشیرهاى خود را بر دوش گرفته آماده مبارزه مىشوند آنگاه حق را به آنها داده ، ولى دیگر قبول نکرده وقیام مىنمایند . وشمشیرهاى خود را جز به صاحب شما ( حضرت صاحب الزمان علیه السلام ) تحویل نخواهند داد ، کشته هاى آنان شهید مى باشند . اما من چنانچه در آن زمان باشم ، خود را براى حضرت صاحب الامر ( علیه السلام ) نگه خواهم داشت ( یعنى همراه آنان قیام نخواهم کرد ) .
796 - المصادر :
* : النعمانی : ص 273 ب 14 ح 50

* حدیث شماره : 621 *
* از علی علیه السلام که فرمود : زمانیکه سپاه سفیانى بطرف کوفه حرکت مى کند ، بدنبال اهل خراسان براى جنگ فرستاده ولى اهل خراسان براى یارى وطلب حضرت مهدى علیه السلام با پرچمهاى سیاه قیام کرده وبفرماندهى شعیب بن صالح با سپاه سفیانى در محل اصطخر ( مسجد سلیمان ) روبرو شده وجنگ بزرگى اتفاق مى افتد که خراسانیها پیروز شده وسپاه سفیانى فرار مى کند ، آنوقت استکه مردم آرزوى حضرت مهدى علیه السلام را کرده واو را طلب مى نمایند .
621 - المصادر :
* : ابن حماد : ص 86

* حدیث شماره : 798 *
* سعید ابو عثمان ، از جابر ، از امام باقر علیه السلام روایت کرده که فرمود : جوانى از بنى هاشم که در کف دست راست او خالى مىباشد همراه با برچم هاى سیاه از خراسان قیام کرده وقبل از او ، شعیب بن صالح ، قیام خواهد کرد . با یاران سفیانى مى جنگد وآنها را شکست مىدهد .
798 - المصادر :
* : ابن حماد : ص 84 - حدثنا سعید أبو عثمان ، عن جابر ، عن أبی جعفر قال : -
* : عقد الدرر : ص 128 ب 5 - عن ابن حماد .
* : عرف السیوطی ، الحاوی : ج 2 ص 68 - عن ابن حماد ، وفیه ( . . بکفه الیمین ) .
* : برهان المتقی : ص 151 ب 7 ح 20 - عن ابن حماد .
* : ملاحم ابن طاووس : ص 53 ب 97 - عن ابن حماد ، وفیه ( . . ویأتی من خراسان )

 



:: موضوعات مرتبط: نشانه ها و علائم ظهور , ,
:: بازدید از این مطلب : 903
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.
موضوعات
صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
-------
پشتیبانی