غربت
.
----------
درباره ما
-------
آخرین مطالب
--------------
دیگر موارد
آمار وب سایت

گفتم چرا قلبم دگر بر تار زلفت گير نيست
سر بر زمين افكند و گفت خود كرده را تدبير نيست
اشكي به زير مقدمش انداختم رحمي كند
گفتا كه اشك بي ورع در رتبه تاثير نيست
گفتم بيا در بند كش اين بنده فرار را
گفتا اگر عاشق شوي كاريت با زنجير نيست
گفتم كه ديگر گوييا افتاده ام از چشم تو
با غم نگاهم كرد وگفت مهدي زنوكر سير نيست

 

يك شب بيا ستاره بريزم به پای تو

ای آفتاب من همه چيزم فدای تو

يك شب بيا به ما برسد ای اذان صبح

از پشت بام مسجد كوفه صدای تو

ما مدتی است خانه تكانی نكرده ايم

شرمنده ايم در دل ما نيست جای تو

غير از همين دو قطره اشكی كه مانده بود

چيزی نداشتم كه بيارم براي تو 

از روزهای هفته سه شنبه برای من

شبهای پنجشنبه و جمعه برای تو

روزی به خاطر سفر جمكران من

روزی به خاطر سفر كربلای تو

 





:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 893
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








موضوعات
صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
-------
پشتیبانی